آندره آ آرنولد در آ،ین داستان رئالیسم خود همه چیز از جمله سینک آشپزخانه را به زبان می آورد، اگرچه نمی تواند بالا و پایین های آن را متعادل کند. پرنده به بلوغ یک دختر 12 ساله فقیر در ج، شرقی ،ستان و دوستی او با یک غریبه مرموز می پردازد. به همان اندازه که درباره جزئیات ،یف و ملموس است، به همان اندازه که درباره ایدههای اثیری از آنچه لنز میتواند (و نمیتواند) ببیند، است، اما این خود انعکاسی، در یک لحظه، نفسگیرترین وجه فیلم و همچنین خنثیسازی آن است.
آرنولد مدتهاست که از یک لنز گردشی برای کشف مناظر روستایی و حومهای استفاده میکند. پرنده، اولین فیلم داست، او تقریباً یک دهه است، از این قاعده مستثنی نیست، اگرچه او گاهی اوقات آزادی زیبایی شناختی زیادی برای خود قائل است. این بار، سبک دستی او بیشتر آشفته است تا اکتشافی. اغلب بیش از آنکه آشکار کند، پنهان می کند. با این حال، بازیگران او به او کمک می کنند تا آسیب پذیری کافی را برای جبران این اشتباه به دست آورد.
42 فیلمی که دوست دارید پاییز امسال ببینید
فیلم کاملاً با هم جور در نمی آید، اما تک تک تکه های آن می تواند خیره کننده باشد. برخی حتی با امر الهی هم مرز هستند، و کار می کنند تا به ما یادآوری کنند که حتی یک آرنولد کوچکتر هنوز هم بالاتر از بهترین افراد است.
چیست پرنده در مورد
اعتبار: Atsu، Ni،jima / با حسن نیت از MUBI
بیلی سختگیر (نیکیا آدامز)، یک دختر 12 ساله سیاهپوست دو نژادی، با پدر جوان و سفیدپوست خود، باگ (باری کیوگان)، زندگی میکند. نمک سوزی)، در یک پروژه آپارتم، ویران در کنت، ،ستان. در واقع، شهر آنها گریوزند نامیده میشود، نامی مبهم که چشمانداز بنبست آنها را تکرار میکند، هر چند این مانع از برنامهریزی باگ برای جشن عروسی نمیشود که توانایی پرداخت آن را ندارد. در کمال ناراحتی بیلی، دوست دختر سه ماهه باگ و نامزد کنونی او، کیلی (فرانکی با،)، قرار است با دختر نوزادش به خانه آنها نقل مکان کند. این پیش از نوجو، شلاق می زند و سعی می کند به باند بیداری که توسط برادر ناتنی 14 ساله اش، هانتر (جیسون بودا) اداره می شود، بپیوندد.
آرنولد اغلب برای برقراری برخی از این روابط، که اغلب از طریق گفت،ای سریع و مبهم آشکار می شوند، رویکردی مورب، پلک زدن و از دست دادن آن را اتخاذ می کند. این، در اصل، نکته است. در ابتدا تشخیص اینکه باگ پر انرژی و خالکوبی شده، پدر بیلی است یا خواهر و برادرش، یا اصلاً باگ و هانتر در کجا فامیل هستند – آنها به سختی صفحه نمایش را به اشتراک می گذارند – سخت باشد که نشان می دهد باگ چقدر جوان و ناآماده است. برای پدر بودن و طبیعت از هم گسیخته خانواده.
هانتر و دوستان لاغر او سعی می کنند با حمله به متجاوزان خانگی و ضبط حملات آنها برای رسانه های اجتماعی، قانون را در دست بگیرند، و اگرچه این می تواند ویژگی جذاب خود را ایجاد کند، اما جزییات گذرا در دنیای ناهموار آرنولد نیست – برای بهتر شدن. یا بدتر در حالی که در نهایت در طرح به ثمر می رسد (و حداقل ارتباط موضوعی اجمالی دارد)، اما احساس می شود که جنبه اخلاقی جذاب داستان بیلی ناشناخته مانده است.
پس از اینکه بیلی به خاطر امنیت خود از این ماموریت ها ا،اج می شود، با شخصیتی بی دست و پا و دوستانه روبرو می شود که فقط نامش پرنده است (فرانتس روگوفسکی، معابر). برد ادعا می کند که برای ردیابی والدینش که در کودکی از آنها جدا شده بود به گریوزند آمده است. با توجه به موضوع همیشگی فیلم، این حماسه نیز به محض جذاب شدن به حاشیه می رود، اما ماهیت زودگذر ورود پرنده در نوع خود شگفت انگیز است.
داستان های برتر Mashable
فرانتس روگوفسکی گرمای درخش، را به ارمغان می آورد پرنده.
اعتبار: رابی رایان / با حسن نیت از MUBI
از لحظهای که ظاهر میشود، فیزیک نرم روگوفسکی تضاد خیرهکنندهای را با دنیای خشن بیلی به ارمغان میآورد و در این فرآیند فتنه ایجاد میکند. ارتباط اولیه آنها بر روی مش،ات بنا شده است. پرنده با دامن بلندش از دوتایی های ،تی سرپیچی می کند، همان طور که بیلی با موهای کوتاه و رفتار پر هیاهوش، و اتفاقاً در انزوای وسیع یک میدان تنهایی با هم روبرو می شوند، گویی هر کدام در حال فرار از چیزی هستند. با این حال، پرنده همچنین نمایانگر حسی از احتمال ،گی است که محیط اطراف بیلی اغلب به او اجازه نمی دهد آن را احساس کند.
چیزی به سادگی لبخند آرام پرنده، و رفتار دوستانه ظاهراً او بدون هیچ انگیزه پنه،، برای بیلی کاملاً بیگانه است، اگرچه برای بیشتر مردم ممکن است. روگوفسکی با یک چشم نقش پرنده را بازی میکند تا همه چیزهای بدبینانه را رد کند، چه برای حفظ خوشبینی در مورد جستجوی خانوادگیاش یا صرفاً به این دلیل که این ویژگی ذاتی است که پرنده اتفاقاً دارد.
پرنده معمولاً مرز بین شخصیت و نماد ایدهآلیستی را طی میکند، بهویژه زم، که بیلی شروع به گرفتن او با دوربین تلفنش میکند و تصاویرش را روی دیوار اتاق خوابش پخش میکند. گاهی اوقات، او روی پشت بام ساختمان مجاور نشسته میایستد، بیتحرک، و مانند موجودی فرشتهای به او نگاه میکند. روشی که او خود را حمل می کند زیبا و نفس گیر است. او یک نفس تازه است که بیلی و فیلم به شدت به آن نیاز دارند.
پرنده تقریباً در مورد تصاویر خود بازتابی دارد – اما نه کاملاً.
اعتبار: توسط MUBI
متأسفانه، تمایل بیلی برای گرفتن مناظر، ایده دیگری است که هنوز کشف نشده است. پرنده زم، که انگشت پایش را در پرسپکتیو فرو می برد، در قوی ترین حالت خود است. ع،ها و ویدیوهای او بهگونهای ملایم هستند که محیط اطرافش ملایم نیستند، و این سؤال که آیا او این مهرب، را به جهان نشان میدهد یا آن را در مکانهایی پیدا میکند که دیگران ممکن است به دنبال آن نباشند، تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است.
آرنولد معمولاً در گرفتن ریتمها و رنگهای نامرئی هر مک، که فیلم میگیرد ماهر است، اما قاببندیهای او در اینجا اغلب آنقدر نامرئی است که تهوعآور است. پرنده آنقدر سریع و پر هرج و مرج است که نمیتوان روی تصاویر آن – تصویر خود آرنولد، یا آنهایی که برای بیلی خلق میکند – نشخوار کرد، که باعث میشود دیدگاه خود قهرمانش زودگذر باشد، حتی وقتی فیلم بیشتر به خانوادهاش میپردازد.
با این حال، حضور معمایی برد، همانطور که به طور خلاصه از چشمان بیلی دیده میشود، به اندازه کافی جذاب است و به آرنولد اجازه میدهد تا فاصله رصدی را بدون اینکه فیلم از هم جدا شود حفظ کند. در طول مسیر، زم، که درام نوجوانانه مطرح می شود، به لطف رفتار عجیب حیوانات، با اتفاقات عجیب و غریبی که به رئالیسم جادویی نزدیک می شود، تکمیل می شود. در حالی که میتوان این موارد را تا موارد عجیب و غریب تصادفی در نظر گرفت، اما آنقدر با شیطنتهایی ساخته شدهاند که شک و تردیدهای لذتبخشی را در مورد ماهیت واقعی فیلم ایجاد میکنند.
اینکه آیا پرنده نوعی الوهیت را نمایندگی می کند یا نه، عملاً در مواجهه با این که آیا بیلی می تواند آن را تشخیص دهد یا تسخیر کند، بی اهمیت است. با این حال، فیلم بهجای کاوش در نمادهای نهفتهاش، به زودی شروع به انحراف در قلمروی بسیار واقعی میکند. به نظر می رسد که نمی تواند حس رمز و راز خود را برای مدت طول، حفظ کند. در این روند، حتی تحسینکنندهترین لحظات آن نیز تأثیر خود را از دست میدهند، اگرچه دنیای ماورایی روگوفسکی شگفتانگیز است.
پرنده اکنون در سینماها است
به روز رس،: 8 نوامبر 2024، ساعت 9:19 صبح EST Bird در ابتدا از اولین نمایش NewFest خود در نیویورک بررسی شد. این مقاله برای اولین بار در تئاتر بازنشر شده است.
منبع: https://mashable.com/article/bird-review